تماشا

طلوع آیینه

يكشنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۶، ۰۳:۳۵ ق.ظ


شن هاى ساحل را دیدم که آب، رویشان را شستشو مى داد. مثل آیینه برق مى زدند. شن زبر و قهوه اى رنگ کجا و این آیینگى که مى شود تصویر آسمان را در آن دید کجا؟! 


در افق، طلوع خورشید را دیدم. آنجا که پرتو هاى نور را به هر طرف مى پاشید. و از روزنه هاى میان ابرها مى خواست به آسمان نفوذ کند. زمین و آسمان البته براى او چه فرقى دارد؟! نگاه من دوبین کجا و یکپارچگى خورشید کجا؟


موج ها را دیدم که از سطح آب بر مى خاستند. پیش مى رفتند و دوباره آرام مى گرفتند. طلایى طلوع بر سر موجها هم نشسته بود. مى درخشیدند و مى خروشیدند. آرامش آبى آب کجا و خیز طلایى موج کجا؟!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۷/۱۶

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی