تماشا

مرهم رفاقت

چهارشنبه, ۲۷ شهریور ۱۴۰۴، ۱۲:۰۹ ب.ظ

این قرار و قرارگاه من است؛

اگر در عریانی رفاقتمان،

زخمی نشانم دادی،

محرم تو باشم.

حال و هوای پس آن زخم بخوانم.

نیازت بشنوم.

اگر به من اعتماد کردی و حوالی زخمت راهم دادی،

مراقبش باشم.

محتاط و نرم آنجا قدم بردارم.

پرستاری اش کنم. 

آخر، زخمهایت از زیبایی های تواند.

هدیه های آگاهی تواند.

سرچشمه ی قوت های بی مانندت.

می بینمت که به رد التیامشان، روزبروز زیباتر و درخشان تر شوی.

و من از تماشایت سرمست تر.

جان هایمان نزدیکتر.

دوستی مان عمیقتر.

اما اگر چنین نکردم، 

شاید زخمی دارم.

اگر تاب آن داری،

محرم و مرهمم باش رفیق!

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴/۰۶/۲۷
نگاه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی