صخره و آب
جمعه, ۱۴ مهر ۱۳۹۶، ۰۸:۰۱ ب.ظ
صخره اى را دیدم که نزدیکى هاى ساحل، میان آبها محکم بر جایش نشسته بود. آب از همه طرف خود را به او مى رساند، رویش را مى گرفت، نوازشش مى کرد و باز پایین مى رفت. صخره همچنان آنجا نشسته بود. آب دوباره بالا مى آمد، گاه با ضربه اى، و روى سنگ مى غلتید و مى رفت. سنگ، مدام خیس بود. رد پاى آب رویش مانده بود.
صخره بود و آب بود و سفیدى برخوردشان...
۹۶/۰۷/۱۴
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.