خوشا روزی
سه شنبه, ۱۱ مرداد ۱۴۰۱، ۰۶:۳۷ ب.ظ
قربان آن روزش بروم که هر دلی بند چیزی باشد. مجذوب نقطه ی دیگری شده باشد آنجا بیرون. دل سپرده باشد؛ شده به یک برگ یا به یک دانه ی شن.
پر از وجد, لبریز دوستی.
آن روزی که به هر جذبه, رشته ای بافته باشیم, تاری یا پودی. یک عالمه اتصال. یک عالمه همدلی و یک جانی.
ببافیم و ببافیم. حریر لطیفی بر پیکر عالم.
قربان آن روزی که همه بیدل شده باشیم و غرق سرشاری جان.
قربان آن روزی که آفرینش, حریرپوش شود.
۰۱/۰۵/۱۱
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.