تماشا

۳ مطلب در ارديبهشت ۱۴۰۱ ثبت شده است

۲۲ارديبهشت

تو فقط صدایم کن! با من کاری داشته باش! خواسته ای، اعتراضی، بهانه گیری ای. فقط صدایم کن. بگذار حرف به حرف کلامت رو با گوش جان مزه مزه کنم. غرق شوم در شنیدنت.

صدایم کن و خود رو از یادم ببر! یادم بینداز که مادرم، همانی که صدایش می زنی تا دردی را چاره کند، در حالیکه خودش دنبال مرهم است. از تو چه پنهان، دلم به این خوش است که دلت به من خوش است.

عزیز جان، بیشتر برایم بگو! کمی با آب و تاب تر! اینکه ظرف غذایت افتاد و نتوانستی ناهار بخوری، اینکه در ساعت بازی توپ نداشتی، می خواهی فلان کتاب را بخری، یا آن بازی ویدیویی که اجازه می خواستی برایش، و اینکه حرفت شده با برادر، اینکه حال مدرسه رفتن نداری، یا چقدر دلت برای دوستان قدیم تنگ شده... سراپاگوشم. دل و جان گوشم. تو بگو! اینطوری به من فرصت می دهی خود را جمع و جور کنم، گرم شوم و در حال و روزت حل شوم. 
چه حالی دارد وقتی صدایم می کنی، نزدیکتر بیایی، بیایی مقابلم! کاش حواسم باشد، آب دستم باشد زمین بگذارم، پیش بیایم. طوری که چشم به نگاهت بدوزم. تو بگویی و من حظ کنم. تو بخواهی و من آب شوم.

می دانی عزیزکم، پاسخی هم که برایت نداشته باشم، همین صدا کردنت و آب بر زمین گذاشتنم چاره و مرهممان می شود. جان می شود.
 

۱۵ارديبهشت

احساسات را نمی‌شود به بند کشید. 

شرایط جوی را نمی‌توان متوقف کرد. می‌شود در پاکی زمین کوشید. از تولید گازهای گلخانه‌ای جلوگیری کرد تا اقلیم‌های زمین دست‌کاری نشوند. تا بر طبیعتش بماند. اما نوسانات جوی از طبیعت هر اقلیم است و اجتناب ناپذیر. 
وقتی آفتاب شدت گرفته، یا باران سیل‌آسا می‌بارد، نمی‌توان این بروزهای جوی را بند آورد. اگر هم خود را از آن بپوشانیم، چتری و سرپناهی بگیریم، بارش همچنان ادامه دارد. باران است و می‌بارد، آفتاب است و می‌تابد، رعد است و می‌خروشد، گاهی هم رنگین‌کمانی پل می‌زند میان آب و آفتاب. 

احساسات هم می‌آیند و می‌روند. نمی‌توان قطع‌شان کرد. نمی‌توان کودک هیجان‌زده، مادر خشمگین، یا پدر نگران را به‌خاطر این حس‌ها سرزنش کرد و دنباله‌ی احساسات‌شان را برید. می‌شود از اقلیم تن و روان مراقبت کرد و از گرمایش زمین پیشگیری. اما در یک اقلیم، اگر شرایط جوی‌ای بروز کرد، دیگر از طبیعت آن اقلیم است. باید تسلیم بود و پذیرا.

کاری که می‌توانیم بکنیم شاید این است که طبیعت را در آغوش بگیریم و نیروی احساسات و شرایط جوی را در مسیری سازنده مهار کنیم. 

در ترس، شادی، خشم، دلتنگی، نگرانی، ناامیدی، هیجان، عشق و دوستی، شور، خستگی، و هر احساس دیگری، اینکه ما آن را در چه مسیری جریان دهیم، آن را نیرویی مثبت و سازنده و پیش برنده، یا منفی و مخرب و بازدارنده می‌گرداند.

۰۲ارديبهشت

یادم بماند؛

که جستجو و قدم برداشتن دعاست. ابرازی است از خواهش و نهایت تشنگی.

شده به آب شدن باشد و چکیدن بر سنگ سخت،

در آغوش این عالم، به وقتش مستجاب می شود.

تشنگی نعمت است.

انگار شکرانه اش دعاست.