تماشا

بعد از خواب

جمعه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۸، ۰۸:۲۵ ق.ظ


چرا بیدار شوم؟

بیدارى را برای چه به خواب راحت ترجیح دهم؟  

چرا در این صبح سرد زمستانى، پتوى گرم را کنار زنم و سر از بالش نرم بلند کنم؟

شور و شوقى که از درون بجوشد؟ 

یا معنایى که درونم را به بیرون پیوند زند؟ 

براى چه از جا بر می خیزم؟ 

به کدام سو؟ 


***

پسرک را به یاد مى آورم. آن روزها که به شوق مدرسه از جا مى پرید. و بعد ناگهان یک روز از رختخواب بیرون نیامد! گفت که خسته است، که حالش خوب نیست. فردا هم خسته بود و روز بعد هم. پرس و جو کردیم. ته همه ى بهانه ها مى رسید به یک جا؛ به کلاس دلبستگى نداشت. با آن مرتبط نبود. نه به معلم، نه به دوستى و نه به آنچه مى گذشت. دوست جانى اش از کلاس رفته بود. حلقه ی اتصالش با کلاس و درس بریده بود. 


***

آیا اویى در متن این جهان لمس مى کنم که صبحدم از یادش به شوق برخیزم؟ که حلقه ى اتصالم با زندگى باشد؟ 

آیا عطری هست که هواى دنیا را پرکرده باشد تا به هر نفس، بیشتر و مشتاقانه تر آن را بجویم و زندگى را به بوی او از خواب بیدار شوم؟


موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۸/۰۳/۲۴
نگاه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی